Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «جام جم آنلاین»
2024-04-28@12:26:17 GMT

خاطرات خوشی که ویران شده است

تاریخ انتشار: ۱۵ بهمن ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۷۰۱۶۶۷۱

خاطرات خوشی که ویران شده است

آخرین ساخته کیومرث پوراحمد فیلمساز نام آشنا درباره نوجوانان است. فراموش نکنیم که او یکی از معدود فیلمسازانی است که فیلم هایی برای نوجوانان و نه درباره نوجوانان ساخته است و این بار او روی موضوعی انگشت گذاشته که در سالهای اخیر در رسانه ها و فضای مجازی بسیار پرسروصدا و توجه برانگیز شده است: قصاص افرادی که زیر هجده سال مرتکب قتل شده اند و بعد از رسیدن به سن قانونی به چوبه دار سپرده می شوند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

موضوع فیلم بسیار جالب است و تا جایی که من می دانم خیلی تکراری هم نیست اما پوراحمد متاسفانه در ساخت این فیلم وارد فضاها و کلیشه های همیشگی شده و این سوژه خوب که جای پرداخت بسیار دارد را به اثری آبکی تبدیل کرده است.

فیلمنامه روایتی کلاسیک دارد، در ابتدا علیرضا و هما و پدر و مادرشان به بیننده معرفی می شوند و این پیش زمینه ذهنی برای بیننده به وجود می آید که علیرضا یک موجود دردسرساز لوس و ننر وبیکار و بیعار است و برعکس خواهرش فردی فعال و منتطقی است. سکانس بعدی به زد و خورد و در نهایت قتل علیرضا می انجامد و شخصیت فرهاد به بیننده معرفی می شود. اینکه فرهاد یک پسر با روحیه آرام ولی رفیق باز است و نی هم می زند و بسیار عاشق است. عاشق نرگسی که مشخص می شود اصلا قتل بخاطر تصاحب او رخ داده. در این میان خط داستان اصلی با داستانک های بیهوده که هیچ نقشی در پیشبرد داستان ندارند پیش می رود و بیننده سردرگم ماجرای اصلی است که اتفاقا نه تحلیل روانشناختی از آن ارائه می شود نه راهکاری برای جلوگیری از این حوادث. اینکه هما با حامد محمود مرکزی برای سوادآموزی کودکان کار ایجاد کرده اند و مادرانی به نمایش در می آیند که از فرزندان بیگناه خود سواستفاده می کنند چه نقشی در کلیت ماجرا دارد؟ آیا قرار است همایی که در ابتدا مصراست به قصاص فرهاد و در پایان هرکاری می کند تا پدرش از خون او بگذرد، بخاطر رفت و آمد به این مرکز به بینش بخشش بهترین است رسیده است؟ چرا؟ آیا خانواده هایی که قصاص خواسته اند و طبق گفته حامد بعد از قصاص حال بدتری داشته اند در این ماجرا تاثیرگذاشته اند؟ چرا فیلمساز سراغ چنین خانواده هایی نرفته است؟ چرا از چند خانواده واقعی که قصاص کرده اند و بعد پشیمان شده اند استفاده نشده تا بیننده ای که احتمالا در این شرایط قرار دارد به فکر فرو رود و بیندیشد که قتل ناخواسته با قتل از پیش حساب شده فرق دارد؟ با چند دیالوگ می توان روی بیننده اثر گذاشت؟ قطعا خیر. شخصیت پردازی فرهاد هم که همان کلیشه همیشگی است: یک پسر مهربان و خوب و قوی و خودساخته که ناگاه در دردسر بزرگی می افتد و نمی داند چه کند و البته در این میان آنقدر از خودگذشته است که بعد از فرار بر می گردد تا آقای سیفی مهربان به دردسر نیفتد! حامد محمود هم که تکلیفش مشخص است: یک وکیل مهربان انسان دوست عاشق پیشه رمانتیک خیلی پاستوریزه که آنقدر منزه است که نباید اصلا درباره اش هیچ فکر بدی کرد. شخصیت هایی هم مثل سردبیر با بازی نسبتا خوب مه لقا باقری و پدر و مادر هم که فقط یک اطلاعات چندخطی در قالب چند دیالوگ به بیننده شناسانده شده اند هم تکلیفشان روشن است. در این میان دخترخاله نرگس و دلیل کمکش به فرهاد هم اصلا مهم نیست که بیننده دلیلش را بداند!

آن پایان باز هم اصلا نه به درد این نوع روایت کلاسیک می خورد نه به درد بیننده ای که دوست دارد بداند آخر قصه و سرنوشت قهرمانش چه می شود. از دیگر سو پوراحمد در کارگردانی هم بسیار ضعیف ظاهر شده. بازی های بسیار ضعیف و تصنعی بازیگران نوجوان فیلم بسیار عجیب و غریب است از آن رو که بیننده بازی های درخشان و به یاد ماندنی بازیگران نوجوان فیلم های گذشته پوراحمد را از خاطر نبرده است. بازی بزرگسالان هم چنگی به دل نمی زند. بازی بیرونی حسین پاکدل و نسیم ادبی که از حرفه ای های این صنعت هنر هستند به شدت ناهماهنگ و تکراری و کلیشه ای است که حتی ذره ای در باور بیننده نمی گنجد و از دیگرسو حرکات دوربین و نماهای ساکن و فضاسازی های غیرحرفه ای هم بیننده را آزار می دهد.

در این میان حسرت دائمی برای بیننده ای می ماند که هنوز هم قصه های مجید و بخاطر هانیه و اتوبوس شب و شب یلدا و خواهران غریب و لنگرگاه و خیلی دیگر از آثار پوراحمد را به گنجینه ذهن سپرده و فکر می کند که کاش خود پوراحمد همه این خاطرات زیبا را با دست خود در ذهن بیننده ای که آثار او را دنبال کرده است، ویران نکند.

منبع: جام جم آنلاین

کلیدواژه: پرونده باز است کیومرث پوراحمد بیننده ای

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت jamejamonline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام جم آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۰۱۶۶۷۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

دختر کیومرث پوراحمد: پدرم خودکشی نکرد

روزنامه اعتماد- بهاره شبانکارئیان- طی چند هفته گذشته خواهر کیومرث پوراحمد در فضای مجازی ادعایی مبنی بر قتل برادرش مطرح کرد. پس از این ادعا سعی کردم با خانواده این کارگردان و فیلمنامه‌نویس مشهور سینمای ایران صحبتی داشته باشم. همسر و خواهر مرحوم پوراحمد حاضر به گفتگو نشدند، اما دخترمرحوم حاضر شد گفت‌وگویی داشته باشد، آن هم پس از پیگیری‌های مکرر و چندین روزه‌ام. لازم به ذکر است که عنوان کنم این گزارش صرفا بر اساس گفته‌های دخترمرحوم کیومرث پوراحمد تنظیم شده است و انتشار آن از سوی روزنامه به معنای تایید یا رد صحبت‌های مصاحبه‌شونده نخواهد بود. همچنین در مورد عنوان این گزارش نیز لازم می‌دانم توضیح دهم که «پرونده باز است» نام آخرین فیلمی است که به کارگردانی و نویسندگی کیومرث پوراحمد ساخته شده و موضوع آن برگرفته از پرونده‌ای جنایی و پرحاشیه در دهه ۸۰ است.

«ما مطمئن هستیم و می‌دانیم پدرم خودکشی نکرده است. پدرم قرار بود برای تدوین فیلم «پرونده باز است» به تهران برگردد و برای آینده برنامه داشت.» اینها بخشی از صحبت‌های دختر کیومرث پوراحمد برای «اعتماد» است. او مدعی است پدرشان خودکشی نکرده است...؛ و این در حالی است که تصویری از حلق‌آویز شدن این کارگردان سینما نیز نشان می‌دهد؛ آثار جراحت روی دو دست او وجود داشته است. همچنین اطلاعات جدیدی به تازگی در مورد ثبت شکایت خانواده شنیده شده که «اعتماد» آن را صد درصد تایید نمی‌کند، اما این اطلاعات حاکی از آن است که خانواده پوراحمد شکایتی با موضوع مرگ مشکوک مرحوم پوراحمد ثبت کردند. ۱۶ فروردین ماه ۱۴۰۲ اخباری ضد و نقیض در رسانه‌ها و مجلات هنری منتشر شد. ابتدا برخی رسانه‌ها نوشتند؛ کیومرث پوراحمد، کارگردان و فیلمنامه‌نویس مشهورایرانی در ویلایی در بندر انزلی بر اثر ایست قلبی درگذشت، اما ساعاتی بعد یک مجله هنری دلیل مرگ کیومرث پوراحمد را خودکشی اعلام کرد.

مرکز اطلاع‌رسانی پلیس نیز در اطلاعیه‌ای در مورد مرگ کیومرث پوراحمد اعلام کرد: «در پی اعلام یک فقره خبر فوت مشکوک فردی سالخورده در دهکده ساحلی بندر انزلی به مرکز فوریت‌های پلیسی ۱۱۰ موضوع در دستور کار کارآگاهان پلیس آگاهی شهرستان بندر انزلی قرار گرفت. با توجه به اهمیت رخداد، پلیس آگاهی برای بررسی صحت و سقم موضوع در محل حادثه حضور پیدا کردند که با جسد بی‌جان کارگردان نام آشنای کشورمان کیومرث پوراحمد مواجه شدند. یافته‌های پلیس حاکی از آن است که در کنار جسد مرحوم پوراحمد نوشته‌ای کشف شده است که متاسفانه حکایت از اقدام او به خودکشی دارد.»

با این حال و با گذشت یک‌سال از این ماجرا در فروردین ماه ۱۴۰۳، توران پوراحمد؛ خواهر کیومرث پوراحمد در فضای مجازی اعلام کرد که برادر او به قتل رسیده وآثار جراحت بر بدن او مشهود بوده است.

پس از اظهارات خواهر کیومرث پوراحمد «اعتماد» سعی کرد با یکی از اعضای خانواده پوراحمد گفت‌وگویی داشته باشد.


پدرم می‌دانست

چه بلایی می‌خواهد سرش بیاید

دختر کیومرث پوراحمد در مورد روز حادثه می‌گوید: «پدرم اکثرا هر چند وقت یک بار از شخصی که در شمال می‌شناخت ویلا اجاره می‌کرد و به شمال می‌رفت، چون می‌خواست بنویسد و خلوت کند. معمولا هم تنها به آنجا می‌رفت؛ یعنی اولین‌بار نبود که تنها به شمال رفته بود. قرار بود به تهران برگردد، چون قرار‌های مختلف داشت، اما ناگهان آن اتفاق افتاد؛ روز حادثه صاحب ویلا به آنجا رفت و با آن صحنه روبه‌رو شد و به پلیس اطلاع داد. همه خانواده هر کدام به نوع خودمان بر این موضوع تاکید داریم که پدرمان شمال نرفت که خودش را بکشد.»

او در پاسخ به اینکه آیا مرحوم قبل از مرگ‌شان پیگیر فیلم «پرونده باز است» بوده، نیز می‌گوید: «فیلم «پرونده بازاست»، هنوز تمام نشده بود و تدوین آن مانده بود. همان موقع که پدرم شمال بود با او صحبت کردم و او به من گفت می‌خواهد به تهران برود تا بخشی از موزیک‌ها و مونتاژ فیلم «پرونده باز است» را تغییر دهد. قرار‌های مختلف داشت. به این موضوع نیز در یک استوری که مصادف با چهلم پدرم می‌شد، اشاره کردم و از تلفن‌ها و پیام‌هایی که مربوط به همین قرار‌های کاری می‌شد، مطلبی نوشتم. یعنی پدرم برای آینده برنامه داشت حتی قرار بود به زاهدان برود و خواهرش را ببیند. قبل از حادثه با خواهرش و شوهرخواهرش صحبت کرده بود و قرار بود به زاهدان سفر کند. خلاصه هزار برنامه داشت و با چندین نفر قرار کاری گذاشته بود. کتاب‌هایش در مرحله چاپ بود و قرار بود نشریه مهری که داخل لندن است کتاب‌های او را به چاپ برساند، اما ناشر نشریه مهری آدم فرصت‌طلبی بود و ما نمی‌دانیم پدرم با این آقا قرارداد داشته یا نداشته؟ وکیلی که در ایران می‌شناختیم، توانست پیگیر این موضوع باشد. به هر حال پدرم باید در چاپ این کتاب‌ها سهیم بوده باشد، اما خب دست کسی به ناشر داخل لندن نمی‌رسد، چون ایران نیست. حتی ما تلفنی با آن ناشر صحبت کردیم و قرار بود قرارداد‌ها را برای‌مان ارسال کند، اما تا الان هیچی برای ما ارسال نکرده است. غیر از یک کتاب که به چاپ رسید و پدرم آن را در سفری که داشت برای من آورد، گفته بود کتاب‌های دیگر هم برای چاپ دارد، اما کتاب‌ها تمام نشد و مرحله نهایی را رد نکرده بود. پدرم وسواس شدیدی به تمام کارهایش داشت. در هر صورت می‌خواهم این را بگویم که پدرم کلی پروژه داشت که می‌خواست آنها را به اتمام برساند. فیلم آخر او یعنی «پرونده باز است»، هم فیلم پدرم هست و هم نیست، چون تهیه‌کننده برخی سکانس‌ها را حذف کرد و تغییر داد.»

دختر کیومرث پوراحمد در مورد ادعای عمه خود در فضای مجازی مبنی بر قتل پدرش نیز می‌گوید: «عمه‌ام هر چه نوشته درست است، اما در مورد رسیدگی به پرونده و جزییات پرونده فعلا اصلا صحبت نخواهیم کرد تا زمان مناسب آن فرا برسد، اما این را بگویم که پدرم می‌دانست چه بلایی می‌خواهد سرش بیاید، ولی اینکه خودش را کشته باشد به هیچ‌وجه درست نیست.» ....


۱۶ فروردین ماه ۱۴۰۲ فلاح میری، دادستان مرکز گیلان در رابطه با نامه کشف شده در محل فوت کیومرث پوراحمد و خبر فوت او اعلام کرد: «نوشته‌ای که همراه مرحوم پوراحمد کشف شده، نوشته‌ای کاملا شخصی، خصوصی و خانوادگی است. مرحوم در انتهای نامه تاکید کرده غیر از خانواده‌اش کسی از محتوای نامه باخبر نشود و با توجه به اینکه خانواده مرحوم از محتوای نامه مطلع هستند در صورت صلاحدید محتوای آن را منتشر خواهند کرد. همچنین به محض دریافت گزارش، بازپرس ویژه قتل در محل حاضر شد و با بررسی‌های اولیه نظر برخودکشی این کارگردان سینما داشت که واکاوی جزییات، مستلزم رسیدگی دقیق قضایی است. جسد به پزشکی قانونی انتقال داده شد تا علت تامه مرگ بررسی شود و خبر تکمیلی متعاقبا اطلاع‌رسانی می‌شود.»

این در حالی است که تاکنون و با گذشت یک‌سال هنوزخبر تکمیلی مربوط به علت تامه مرگ از سوی ضابطان و مراجع قضایی منتشر نشده است.

۳۰ اردیبهشت ماه ۱۴۰۲؛ چهلمین روز درگذشت کیومرث پوراحمد، اکثر خبرگزاری‌ها از جمله اطلاعات آنلاین به یادداشتی در صفحه اینستاگرامی دختر کیومرث پوراحمد اشاره کرد و نوشت: «چهلم شد. چهل روز گذشت از آن روزی که دنیای ما برای همیشه عوض شد. این انسان عاشق ایران بود. عاشق ایران و مردمش بود. از آنها الهام می‌گرفت و در عوض عشقش را توی آثارش تقدیم می‌کرد به مردم پاک و مهربان ایران زمین. همه صحبت‌ها، مسیج‌ها و ویس‌های پدرم در ساعت‌های آخر زندگی شاد و پر از امید بود. در طول دو، سه ساعت تصمیم می‌گیره به زندگی خودش خاتمه بده؟ خودش را با دست و بدن زخمی، کبود و آسیب‌دیده حلق‌آویز کنه؟ ما را که باکی نیست، زمین گرده و خدا بزرگ و مهربون و همیشه هم باهامون.»

پگاه پوراحمد در آخر تاکید کرد: «پرونده باز است.» ...



دیگر خبرها

  • جلد سوم تاریخ شفاهی دفاع مقدس به زودی چاپ می‌شود
  • روایت یک کارگردان از فیلمسازی در نوجوانی/ چیزی جز گوشی لازم نیست
  • روایت کیومرث پوراحمد از کشتن خودش
  • فیلم| زن فلسطینی که خانه ویران‌شده‌اش را جارو می‌کند
  • گردباد در نبراسکای آمریکا منازل مسکونی را ویران کرد
  • زن فلسطینی خانه ویران‌شده‌اش را جارو می‌کند (فیلم)
  • دختر کیومرث پوراحمد: پدرم خودکشی نکرد
  • مقام سازمان ملل: آواربرداری در غزه حدود ۱۴ سال طول می‌کشد
  • نوه امام خمینی در خارج از کشور چه کاره است؟ /خاطرات عروس بزرگ امام از فوت دو فرزندش و علت آن
  • انجام ۲۰ دقیقه بازی تتریس می تواند از ابتلا به اختلال اضطراب پس از حادثه جلوگیری کند